مطالب خواندنی و عکس های دیدنی

ساخت وبلاگ
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم . چرا یادم به وسعت همه ی تاریخ است ؟ و چرا آدم ها در یاد من زندگی می کنند و من در یاد هیچ کس نیستم ؟سال_بلواعباس_معروفیمی خواستم بگریزم، اما چرا تا آن روز به این فکر نیافتاده بودم؟ شاید جایی نداشتم یا انگیزه ای در کار نبود، و حالا آیا می توانستم؟ آیا کسی باور می کند؟ همهء درد این بود که یا می خواستند آدم را بپوشانند و پنهان کنند، و یا تلاش می کردند لباس را بر تن آدم جر بدهند، و ما یاد گرفتیم که بگریزیم. اما به کجا؟ مرز بین این دو کجا بود؟ کجا باید می ایستادیم که نه اسیر منادیان اخلاق باشیم و نه پرپرشدهء دست درندگان بی اخلاق؟عباس_معروفیپیکر_فرهادموضوعات مرتبط: مطالب جالب مطالب خواندنی و عکس های دیدنی...
ما را در سایت مطالب خواندنی و عکس های دیدنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abobby-sabalan1 بازدید : 123 تاريخ : دوشنبه 11 مهر 1401 ساعت: 18:33

بیا اسم تو را
بگذاریم باران
و من بی چتر در صدای خنده‌ هات
کودکانه بازی کنم
خیس شوم
و نگاهم به تو باشد...
می‌ شود؟
یا بیا اسم تو را
بگذاریم روی هر چیز خوب
باران، خورشید، جنگل، دریا، کوه، شادی، آسمان
تو را هم
به همان اسم خودت صدا کنیم
و من نگاهم به تو باشد
نمی‌ شود؟

موضوعات مرتبط: عاشقانه

مطالب خواندنی و عکس های دیدنی...
ما را در سایت مطالب خواندنی و عکس های دیدنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abobby-sabalan1 بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 11 مهر 1401 ساعت: 18:33

شهریور ماه، پنجاه ویکمین سالگردِ درگذشت روشنفکر نویسنده، منتقد ادبی و مترجم ایرانی و همسر سیمین دانشور،"جلال آل احمد".

روحش شاد و یادش گرامی


مطالب خواندنی و عکس های دیدنی...
ما را در سایت مطالب خواندنی و عکس های دیدنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abobby-sabalan1 بازدید : 105 تاريخ : دوشنبه 11 مهر 1401 ساعت: 18:33